براساس اطلاعات سرشماری سال  1390 میزان باروری کلی (تعداد کودکانی که هر زن در طی دوران باروری خود به دنیا می اورد) در کشور به کمتر از   1/2 به ازای هر زن کاهش یافته است .تداوم این امر می تواند سبب شودکه رشد جمعیت کشور در سالهای اینده به صفر برسد.براساس مطالعات جمعیت شناسی در صورت تداوم فعلی باروری ،رشد جمعیت کشور در حدود سال 1420-1415صفر خواهد شد ودر صورت ادامه این روند رشد جمعیت به سوی منفی شدن ادامه خواهد یافت.
- انفجار سالمندی :
اگر ما در دهه 60 نگران انفجار جمعیت بودیم اکنون باید نگران انفجار سالمندی در دهه های آینده باشیم.استمرار کاهش زاد وولد از یک طرف وکاهش نرخ مرگ ومیر به دلیل افزایش امید به زندگی از سوی دیگر موجب می شود جمعیت به تدریج در دوره های بالاتر سنی انباشته گردد وبا کاسته شدن سهم جمعیت جوان از کل جمعیت ،   سهم سالخوردگی بیشتر شود.
اگر روند فعلی رشد جمعیت وکاهش باروری ادامه پیدا کند در کمتر از سه دهه کشور ما به یک کشور سالخورده تبدیل خواهد شد که ابعاد وپیامدهای بسیاری به همراه خواهد داشت .  در ابعاد اقتصادی با کاهش نیروی کار از میزان ارائه تولید وخدمات کاسته می شود وهزینه تکفل از سالمندان اعم ازهزینه های نگهداری وخدمات درمانی مورد نیاز به دلیل افزایش بروز بیماریهای غیر واگیر در این قشرو...  به جامعه تحمیل می شود.
از نظر اجتماعی نیز شاهد ایجاد شکاف سنی ،تغییر در ساختار خانواده ها ،کاهش سرمایه های انسانی توانمند ونیاز به مراقبتهای روانی واجتماعی از سالمندان خواهیم بود.از بعد سیاسی وامنیتی نیز یکی از مولفه های مهم در توان نظامی وقدرت بازدارندگی یک کشور توانایی حکومت آن دربسیج مردم جامعه در هنگام بروز جنگ ودر گیری ها ست ناگفته پیداست جامعه ای با جمعیت سالخورده که قادر به بسیج کردن ودفاع از خود نباشد آسیب پذیر خواهد بود. اهمیت این موضوع به حدی است که کشورهای مدعی جنگ مدرن برای افزایش جمعیت خود به تکاپو افتاد ه اند به عنوان مثال اسرائیل با این که مدرن ترین تسلیحات نظامی را در اختیار دارد اما به شدت با کنترل جمعیت مخالف بوده ودر این رژیم هر خانواده یهودی باید حداقل 4 فرزند داشته باشد.
یکی دیگر از مشکلات جامعه سالمند مهاجرت است .جامعه ای که نیروی کار کافی نداشته باشد این جمعیت مصرف کننده چاره ای جز وارد کردن نیروی کار ندارد و وقتی نیروی کار وارد جامعه ای شد فرهنگ خود را هم وارد می کند.تجربه ثابت کرده شهرهای  مهاجر پذیر از مشکلات ناهنجاریهای اخلاقی بیشتری نسبت به شهرهای بومی واصیل رنج می برند.
در پایان باید متذکر شویم  از علل مهم در کاهش موالید در کشور می توان به افزایش نرخ تک فرزندی در خانواده ها ،عدم تمایل نخبگان به فرزند آوری وکاهش  ژن نخبه وضریب هوشی جامعه،افزایش سن ازدواج جوانان و ازدست رفتن فرصت فرزندآوری ،فواصل طولانی بیش از 5سال بین فرزندان در خانواده هاو...اشاره کرد .ما اگر نگاه آینده نگرانه به مسئله جمعیت داشته باشیم ومشکلاتی که در اثر کاهش جمعیت به سراغمان خواهدآمد متوجه خواهیم شد نباید با نگاه به مشکلات موجود  برای آینده تصمیم بگیریم.